شویدپلوووو
فک نکنم کسی قدمن شویدپلووو دوس داشته باشه...عطرشوید واقعا منو مست میکنههه..ناهار شویدپلو باماهی منتظرم مستر بیاد باهم بخوریمش ..چرا اینقد خوشمزس این غذا؟؟هوووم
....................
من ادم چهره شناسیم...یعنی اول تو دل خودم این حس بود اما بعدا که با دوستا یا حتی مامان اینا درنظر گذاشتم دیدیم همه حرفو تایید میکنن ...وقتی یه نفر میبینم ..توهمون نگاه اول میتونم تشخیص بدمم چجور ادمیه..نه اینکه بگم خوبه یا بد ؟؟نه...فقط حسم بهش میزان قابل قبول بودنش برام مشخص میکنه..معلوم میشه گروه خونیش به ما میخوره یا نع..
مثلا چندوقت پیش رفته بودم یه خونه ای رو با مامان بابامستر ببینیم واسه خرید..بعد اون خونه مستاجر داشت..وقتی وارد خونه شدیم و اون خانوم مستاجر دیدم ناخداگاه حس بدی بهم دس داد..اما سریع ازش دور شدم رفتم کل خونه نگاه کردم ..وقتی توبالکن بودم اون زنه با مادر مستر اومدن پیشم_زن اشنا دراومده بود میشد همسایه قبلی مادربزرگ پدری مستر_خووو شروع کرد به سلام علیک گرم بامنو حرف زدن..اما من این وسط لال شدم ..شاید باورتوون نشه ولی همینجوری که چشاش نگاه میکردم یه حس خیلی بدی تو وجودم داش بوجود میومد حس اینکه بین زمین اسمونم..بعد قدرت تکلمم از دس داده بودم ..همه اینا به 2دقیقه هم نکشید ..سریع از اون خونه اومدم بیرون منتظر مامان بابا مستر شدم که بیان..
توماشین من یکسره فکرم اونجا بود که خدایا چرا لال شدم چرا نمیتونستم جوابشو بدم این حرفااا
خلاصه اخر شب بود منو مادرمستر تو اشپزخونه بودیم ..تمام اتفاقارو براش تعریف کردم گفتم مامان انگاری جادو گر بود من کلا حس کردم دار جادوم میکنه..
یهو مادر مسترساکت شد گف مرمر اینا مادرشون جادوگر بود..کلی ورد میخوند..وقتی غذا میداد خونه مادرشوهرم ...مادربزرگ مستر اجازه نمیداد بخورمش حتی یدونه برنجشو میگف این زن تو همه چی ورد میخونه...
این اتفاق بهم نشون داد که من واقعا میتونم ادماروبشناسم فقط بایبار دیدنشون..
..................
- ۹۴/۰۷/۰۶
متوجه شدی یا یه جور دیگه توضیح بدم؟؟؟
عشقم به شوید باقالی پلو>عشقم به تو
:)))