بی...

بدم میاااد از ادمایی که حرفاشونن ..قولاشون یادشوون میره...

نموونش همین استادی که بهم هفده داد....یعنی اون لحظه که نمرم دیدم دنیا رو سرم خراب شد...چرا؟؟چووون من تلاشم کرده بودم میدونستمم بیست میشم بدون شک...ازطرفی شاگرد اول کلاسش بودم..پنج نمره هم توکلاسش سر کارای مختلف بهم داده بود...خوب ایناهمه جلو چشام رژه میرف حس میکردم ..خ//رم کرده:|

من حقم میگرممممممم ...مطمئنم:)

..

حقیقت

روزه ام...منتظرم مستر با فلافل برگرده خونههه:))) برا افطار بخوریمش...

.............

ناخواسته تا الان دوتا کلاس خصوصی به پستم خورده:|

خووو من اصلا حوصله توضیح دادن ندارم....واینکه چندساعت بخوام به کسی چیزی یاد بدم...برام سختههه..بعدنش نمیدونم چطو دوس دارم استاد شم بااین  اعصابو روانم والا:)))

..........

این روزااا سعی خودم میکنم که درس بخونم...امتحانا پشت همههه و وقت زیادی ندارم....

..........

دیشب رفتم پیش ساره..شیکمش جلو اومده:)))

تا حالا این حس خوب نسبت به کسی نداشتم یا بهتر بگم نسبت به زن بارداری نداشتم...اما ساره انگار خواهرم و اون نی نی خواهر زادم..

...........

از بچگی عاشق اهنگای ترکی بودددم خصوصا خواننده های زن...بعد این خواننده زن رو تازه پیدا کردم عاشق صداشم:))

ders olsun

..........

ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﻏﯿﺮه ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﻭ ﻣﮑﺚ

ﻣﯿﮑﻨﻪ ، ﺑﺪﻭﻥ ؛ " ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻪ "...

ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺍﺻﻼ ﺍﺷﮏ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﻧﻤﯿﺎﺩ ، ﺑﺪﻭﻥ

ﺧﯿﻠﯽ " ﺗﻮو ﺩﺍﺭﻩ "...

ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ ، ﺑﺪﻭﻥ " خییییییلی ﺯﺧﻢ

ﺧﻮﺭﺩﻩ "...

ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ هممممه ﭼﯿﺰ ﺑﯽ ﺗﻮجهه ، ﺑﺪﻭﻥ

" ﺯﻣﺎﻧﯽ ، ﺯﯾﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺣﺪ ، ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻩ "...

ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ توو ﺍﺣﻮﺍﻝ ﭘﺮﺳﯽ، ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻪ: ﺷُﮑـــﺮ

ﺑﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ، ﺑﺪﻭﻥ " ﺩوﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻪ ، ﻧﻪ ﺣﺎﻟﺶ ﺧﻮﺑﻪ  ﻧﻪ

ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺵ "...

ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﻓﯿﻠﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ، ﺑﺪﻭﻥ " ﺍﺯ ﻧﻈﺮ

ﻋﺎﻃﻔﯽ ، ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ "...

ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﺁﻫﻨﮓ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ ، ﺑﺪﻭﻥ

" ﺩﺭﺩﻫﺎﺷﻮ ، ﺧــِــــیـﻠﯿﻬﺎ نمی فهمن "...

ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺍﺯ ﺩﯾﺪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﺎﯾﻢ ﻣﯿﮑﻨﻪ

ﺑﺪﻭﻥ " ﺍﺯ ﺧــِــــــــیلیا ﺿﺮﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ "...

اگه دیدى کسى زیادمیخوابه

بدون"خیلى تنهاست"...

ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﻢ ، ﻭﻟـــﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﻢ....!!!

متن بالااا بدجوور ذهنم درگیر کرده...حس میکنم خیلیاش حقیقته....حقیقت محض...

شهرزاد

مستر رفته بود بیرووون,اومد گف مرمر اماده شو بریم بیرون گفتم باشه...رفتم لباس بپوشم..دیدم گوشیم زنگ میخوره میدونستم مامان..بدو اومد گوشی برداشتم ...لمس گوشی برام نا اشنا بود...گوشی گذاشتم سرجاش..دوباره نیگاش کردم دیدم داره زنگ میخوره..گوشی برداشتم...تمام مدت مکالمه حواسم به قاب گوشی بود...یه قاب خوشگل:))))) که نمیدونم با چه سرعت عملی زده بودش به گوشیم...

خیلی خیلی سورپرایز شده بودم از کادوش...بعد میدیدم چطور ذوق زده شده از خندیدنم از ذوق کردنم:))))

گف اینم کادو سال 2016.....

.....................

سیستر چندتا لاک گرفته ....خیلی خیلی قشنگن...دلم میخوادشون..به مستر گفتم,گف بریم بخریم:))

.........

شهرزاد جز اولین سریالی که من دنبالش میکنم...مسترم خوشش اومده حالا هی میگههه برم قسمتای دیگش بگیرم بیایم ببینیم:))

.........

امسال خیلی زود برام گذشت...دارم فک میکنم یه ماه دیگه باید بریم دنبال ماهی قرمز...اونوقت من انگاری دیرو بود ماهی قرمز گرفتم برا سفره هفت سین......

..........

دوست دارم کارای مهم..مفید انجام بدم...اصلا بهتر بگم دلم میخواد ادم بزرگی بشم:)

merry christmas

ترکییب موز گردو زیر دندون . ...عالیه عالی...

اعتراف میکنم همش تو کیکای تولد دنبال موز گردو های بینشم..خصوصا وقتی با خامه قاطی میشههه...اووووف:)))

تولد خوش گذشت خیلی خیلی...از غذاها هیچی نگم که عالیییی بودن....ولی خوب اصولا من نمیتونم زیاد بخورم ...اصلا اینجورجاها اشتهام میره رو به کاهش...سهم من ته دیگه شد با فسنجون سیاه:)

.....................

بعضی حرفا نیییش دارن ...میخوری حرفو به خودت میپیچی...بعد ولی نمیتونی حرف بزنی:|

یه نشستی باید داشته باشم باهاش.....

......................

از گردن تا وسطا کمرم به شدت گرفتس...گز گز میکنه..از طرفی زانوم که از پارسال تا حالا درد میکنه..باید برم دکتر حتمنی...

................

مستر میگه کلاسات کم شده برو باشگاه...میخوام برم ...دلم واسه باشگاه تنگ شده خیلی خیلی......

دلم ماشین میخواد ...راحت برم استخر,باشگاه...

داشتن..ماشین یعنی راحتی..قدرشو ندونستم

.چقد مستر گف ماشین بشین..گفتم نه ..نمیخواد..اه اه...پشیمونم خیلی ..ازش استفاده نکردم..ادما هرچی دارن قدرشوو نمیدونن..از این به بعد میخوام از زندگیم ,داشته هام نهایت لذتوببرم:)))

.........

سریال شهرزادو فردا میگیرم ببینم  ...اینقد که تعریفشو شنیدم

حالم خوبه

اینقد تو زندگییی پوستم کلفت شده که همه چی زود فرامووش کنم..حالم خوب شهه

.......

شب یلدا تا غروبش کلاس داشتم..پس قضیه رفتن خونه مامان اینا منتفی شد..تصمیم گرفتیم بریم بالا پیش خانواده مستر..شب خوبی بووود..کلی خوردنی بود که من به بستنی یخی بسنده کردم ترجیح دادم خودمو نترکونم..والا واسه یدقیقه بیشتر که ادم اینقد نمیخوره:|

......... 

دیشبم تا صبح بالا سر مستر بودم ..گردنش درد میکرد..خیلی خیلی.  تکوون نمیتونست بده,فک کنم سرجمع تا صبح 3ساعتم نخوابیدم..ساعت هفتو خورده ای بود بیدارشدم دیدم مستر داره میره وسط حال بخوابه..منم رفتم پیشش..اب گذاشتم جوش بیاد کیسه اب گرمم پر کردم,گذاشت زیر سرش گرفت خوابید...منم کنارش دراز کشیدم خوابیدم تا ساعت یازده..بعدشم غذارو گذاشتم رو گاز اماده شه..خودمم رفتم بیرون دنبال کارام...چندوقت بود مستر از این ساعت ورزشیا که کاملا پلاستیکی با لمس صفحش عدد نشون میده میخواست...یهوو چشمم افتاد به ساعت پشت ویترین ساعت فروشی..خلاصه رفتم مشکیش واسش خریدم به مناسبت هدیه شب یلدا..یه پیراشکیم گرفتم,کارامم انجام دادم اومدم خونه...کلی از دیدن ساعت ذوق کرد همون لحظه بست به دستش:))

........................

منوو مسترر تو وسایل بهداشتی ارایشی همش دنبال رنگ بنفشیم..تجربه بهمون ثابت کرده رنگ بنفشاا خوشبوأن..الانم یدونه شامپو بدن گرفتم گلرنگ بنفشه ..بوش عالیههه...

تووش دون دونای بنفشم داره تازه:)

..................

امتحانات نزدیک..من خوشحالم:)))

گلوبلبل

دقیقااااا دارم بزور به خودم نشوون میدم کههه نیییییگا....چقد همه چی خوبه,چقدهمه چی گلوبلبل....از دیشب تا حالا یخم...هیچ وسیله گرمایشیییییی گرمم نمیکنه حتییی حتیییی ..بغل مستر..

اصن متنفرم ازاینکهه پیشاپیش واس چیزی ذوق کنم...اما اینبار اینکارو کردم...ضربشم خوردم...طوری که حس میکنم دیگه جونی برا بلند شدن ندارم....یکی نیس بهم بگه مرض داری ذوق الکی میکنی....یکی نیس بهم بگههه تو نمیدونی اینجا دزد سر گردنه داره...ذوقت وسط راه ازت میدزدن....یجوراییی هیچکس این وسط مقصر نیست..بیچاره مستر از دیشب تاحالا ..حالش گرفته شده...

خستم...خسته..

.................

حوصله نوشتم بقیه چیزارو ندارم:|

به قول پرستو

دیگه واقعاااا باید کم کم این گوشی از خودم دور کنم....یابهتر بگم از نت فاصله بگیرم ..چه معنی میده اخه همش کلم تو گوشیه:|

……………………………………

صبح به حدی هوا خوب بوووود که دلت میخواست قورتش بدی...یجورایی سرد زیر پوستی بود...یعنی سرد بوداااا ولی نه سرمایی که اذیتت کنه...فقط زیر پوستت سرما حسس میکردی:)

بعد همه جارو مه گرفته بوووود:))

.................

شامپوو بدنا تکراری شدن ودیگه عطراشوووون تو ممخام نمیره(به قول پرستو)

اقاااااا ریکا با رایحه اکالیپتوس دیده بودییییین؟؟؟؟!!!

عالیههههه عالیههههه...یجورایی حال ادم خوب میکنه..خیلی خیلی:)))

...................

شاید یروزی کلکسیونی از عطرو ادکلن جمع کنم شاید:)

.................

ارامش

از دیشب تاحالا مستر داره یکسره با برادر زادش بازی میکنههههه...دیشب که برا خواب اومدیم خونه..گف چی میشد ماهم یه دختر داشتیم ...دلش هواایی شده بود:)))

اما امروز بعد بازی سرش درد گرف رفت خوابید ...بعدش بهم گف ..واییی اگه بچه داشته باشم دیگه نمیشههه استراحت کنیم...من نمیخوااام حالا حالا نیاریم:)))

کلا من ارامش خونم با چیزی عوض نمیکنم در حال حاضر. .....

......................

فردا میان ترم دارم....میشه گف تقریبا خوندم....

 اسوووون ولی پیچدس...

 ..................

موندم شام چی درس کنم......دلم ماکارانی پیچییی با پنیر گودا میخوااااد...شاید دس به کار شدم الااان:))

تمیز

یه پیج هس تو اینستا پر از لوازم ارایش بهداشتی...من همشوون میخوام..بیشتر بهداشتیاشوو...من زیاد اهل ارایش نیستم..اصن از ادمایی که چهرشوون قایم میکنن بدم میاد...خوووب که چی؟؟؟یاد بگیر خودت باشی...خود واقعیت..کثیف ..هپلی . نه هاااااا..مرتب شیک تمیز خووووش بوووو....اما ساده..من عاشق سادگیم...اباسای ساده شیک..مانتوهایی که تو تن صااف وای میسته ..مرتب..از لباسای اویزوون بدم میاد...تینایی که سرو تهشوون معلووم نی..فقط دو توپ پارچس:))))

...........

خووونه بی دختر ...سوتو کووووور...شادابی یه خونهه همه به دختر متصل...خدایا من یه دختر پسر سالم صالح ازت میخوام:)))))

..........

دلم شدیدا بچه میخواااااد...چراشو نمیدونم

شیکمووو

یادمه به پرستووو گفته بودم باقلواا دوست ندارم...من...تا حالا نخورده بودمش..من خیلی شیرینی هارو تا حالا نخوردم خوووو..چوون هیچ علاقه ای نداشتم بهشووون...اما الان ...به شدت میلم میکشه شیرینی بخورم..باقلوا هم خوردم ...خوشم اومد:)))))

........

یه مغازه پیدا کردیم.....تووووووش پراز زیتوون...ترشییی...لواشک..عالی بود عالییییییی...بعد بابا شاهانه خرید میکنه از همه کلی خرید...منم خووووش خوووشونم بود:))))

لواشکو گاز نزنییین بذارید تو دهنتون اب بشه...  

..........

من شیکموووووووأم بگمووووونم:)))))

........

رفتم امرو پیش یه دوست قدیمی..اما دوسش ندارم..از وقتی مستر اومد تو زندگیم ,بدم اومد ازش...احساس خطر میکردم پیشش بودم...خیلی خیلییییی