بارون
سه شنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۳۵ ب.ظ
دیرووز غروب قشنگ حالو هوای پاییزی داشت..یه بارون نم نم ..درختایی که برگاشون رو به زردی میرف..هوای خنک..هووووم عالی بود ..من ادم فراری از برفو بارون نیستم,دوسدارم قدم زدن تو بارونو خیلی,دیروز غروبم که داشتم میومدم خونه وسطاش یهو بارون شدت گرف من باخیال راحت برا خودم قدم میزدم ...
..........
حس خوبیه اددم برا خونش خرید میکنه :)
دوسدارم همیشه دس پر بیام خونه..وهمینطور مستر دس پر بیاد خونه:))))
............
استاد دیروزمون متولد سال هفتاد بود:|
نمیدونم اون زیادی تو زندگیش جلو بود یا من زیادی عقبم از زندگی:/
ولی دوسش داشتم ..دانش بالایی داشت وهمینطور یه جذبه خاص ..که همرو سرجاش نشونده بود:)
............
برای مستر کیک شکلاتی خریدم بعد روی کاغذای قلبی براش یه تکست های کوچولو کوچولویی نوشتم وازش خواستم بره سراغ یخچال...سورپرایز میشه:)
- ۹۴/۰۷/۱۴